متن کامل
   مصاحبە سایت رضا کمانگر با فرشاد خوشقلم از فعالین جنبش دانشجویی در مورد اعتراضات سراسری مردم ایران برای سرنگونی رژیم اسلامی 1396/10/16

دور جدید اعتراضات بە گرانی ٧ دیماە ٩٦ از مشهد، نیشاپور و چند شهر دیگر شورع شد و روز بعد سر از کرمانشاە درآورد و تاکنون بە بیش از نود شهر ایران سرایت کرد است، این اعتراضات خیلی سریع اجتماعی شد و همچنان ادامە دارد. بر کسی پوشیدە نیست علت اصلی اعتراضات بدلیل گرانی، بیکاری میلیونی، تحمیل فقر، وجود فساد اقتصادی سیاسی و اخلاقی در ارکان اصلی تشکیل دهند نظام جمهوری اسلامی شکل گرفتە است. بە همین دلیل در همان لحظە اول با طرح شعارهای کە پایە های رژیم اسلامی را نشانە گرفت رنگ سیاسی بخود گرفت و سران رژیم هم بە توطئە چینی برای سرکوب  این اعتراضات افتادە اند کە متاسفانە تا این لحظە طبق آمار مسئولین حکومتی بیش از ٢٢ نفر از جوانان و مردم معترض جانباختەاند و بیش از ١٧٠٠ نفر را دستگیر و روانە زندان کردەاند.

سوال: سران رژیم اسلامی علت تظاهراتهای جاری را دسیسە کشورهای جارجی ازجملە آمریکا، اسرائیل و عربستان سعودی معرفی میکنند. ارزیابی شما بعنوان کسی کە از نزدیک وضعیت کنونی را دنبال میکنید چیست؟

فرشاد خوشقلم: رژیم همواره هر نوع اعتراض و جنبشی را به خارج از کشور نسبت می دهد، اما بر کسی پوشیده نیست که ریشه اعتراضات در وضعیت اقتصادی کشور، وضعیت اسفناک معیشتی مردم، تبعیض و نابرابریهای سازمانیافته و سیستماتیک که از ابتدای حیات جهموری اسلامی شاهدیم و فساد نظام یافته که کل رژیم را در برگرفته، نهفته است. مردم ایران برای نخستین بار صدای خود را به خیابان ها برده اند. صدایی که سالهاست حکومت قصد شنیدن آن را ندارد. مردم به انواع مختلف و در مقاطع مختلف و به دلایل مختلف سعی کردند این صدا را به گوش حاکمان برسانند، پرستاران، کارگران، معلمان، مالباختگان و سایر اقشار اجتماعی سعی کردند از طریق قانونی و مسالمت آمیز با برپایی تجمعات آرام خواست خود را بیان کنند اما توجهی به آنان نشد. وضعیتی که الان شاهد آن هستیم انعکاس خشم فروخفته توده های میلیونی است که سالهاست زندگی چند برابر زیر خط فقر به آنها تحمیل شده است. مردمی که در یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان زندگی میکنند شاهد هدر رفتن منابع عظیم اقتصادی کشور به دست حکومت هستند. بودجه های کلان به نهادهایی اختصاص می یابد که هیچ نقشی در تولید و سازندگی کشور ندارند و اینگونه است که اکثریت مردم این کشور ثروتمند، در فقر مطلق به سر میبرند.

مردم به خیابان آمده اند تا نشان دهند دیگر تحمل این وضعیت حقارت بار برای آنان ممکن نیست. واقعیت روزهای اخیر ایران همین است اما رژیم به تمامی سعی در انکار دلایل اصلی جنبش دارد تا هم از مسئولیت های خود شانه خالی کند و هم بهانه برای سرکوب و کشتار شدید معترضان داشته باشد.

سوال: در طول عمر جمهوری اسلامی این نوع اعتراضات بی سابقە بودە است، بعضی ها فکر میکنند این اعتراضات ادامە جنبش سبز اصلاحطلبان در سال ٨٨ است. از نظر شما تفاوت اعتراضات یک هفتە گذشتە با جنبش سبز در چیست، آیا ریشە ایندو مقطع یکیست؟

فرشاد خوشقلم: به هیچ عنوان حرکات اخیر را نمیتوان ادامه جنبش سبز دانست و تفاوتهای آن مشهود است.

جنبش سبز جنبشی جناحی بود و در دفاع از یکی از جناحهای حکومت علیه جناح دیگر بود، اما اعتراضات اخیر به شدت فراجناحی است و از نخستین روزها مرزبندی مشخصی با کلیت نظام داشته است.

جنبش سبز ریشه سیاسی داشت و مطالبات سیاسی را دنبال می کرد، اما اعتراضات اخیر ریشه اقتصادی دارد. درست است که اعتراضات به سرعت رنگ سیاسی به خود گرفته اما حقیقت این است که مردم به دلیل وضعیت بد معیشتی و اقتصادی از حکومت بیزار شده اند و به دنبال آلترناتیو مناسب هستند.

سوال: موضع اصلاحطلبان در قبال اعتراضات جاری هماهنگ باجناح رقیب مهر تائید بر سرکوب اعتراضات است، علت این همسویی دو جناح اصلی رژیم چیست؟

فرشاد خوشقلم: علت این همسویی واضح است. مردم در مقابل کلیت نظام قرار گرفته اند و نظام هم به تمامی در مقابل مردم صف کشیده اند. همصدا با هم به دنبال فرونشاندن و سرکوب اعتراضات هستند. در فردای آزادی ایران جایی برای هیچیک از جناحهای رژیم نیست و همه در دادگاههای علنی و عادلانه و با قضاوت خود مردم محاکمه خواهند شد. بدیهی است اصلاح طلبان نیز خود را در امان نمیبینند.

اصلاح طلبان ( که بهتر است زین پس با لفظ استمرارطلبان خطاب شوند) از ابتدای حیات خود در مقابل مردم بوده اند و برای مدتی کوتاه با نقاب و نیرنگ دست به فریب مردم زدند. اما اکنون چهره واقعی آنها نمایان شده و مردم بیش از پیش به هویت ضدمردمی و جنایتکارانه آنان پی برده اند.

سوال: آمریکا، غرب و کشورهای مرتجع منطقە از طریق رسانە های مانند بی،بی،سی و صدای آمریکا میخواهند جریانات مانند سلطنت طلبان، جمهوریخواهان، مجاهدین خلق و جریانات قومی و ناسیونالیستی را بر این اعتراضات سوار کنند. آیا طبقە کارگر، معلمین، دانشجویان، زنان ستمدیدە و مردم ایران باید این جریانات را بعنوان الترناتیو آیندە ایران قبول کنند؟ اگر نە پیشنهاد شما چیست؟

فرشاد خوشقلم: آمریکا و سایر کشورهای ارتجاعی همواره در طول تاریخ ننگینشان مانعی در راه آزاد یخواهی و برابری طلبی خلقهای جهان در نقاط مختلف بوده اند. این قدرتها از ظهور اراده واقعی مردم و ایفای نقش مردم در تعیین سرنوشت خود وحشت دارند و به دنبال منافع اقتصادی و طبقاتی خود در منطقه هستند.

اگر مردم هشیار نباشند راهی که غرب برای ایران در نظر دارد  ثمری جز فروپاشی شیرازه مدنی جامعه، جنگ داخلی و نزاع های قومی و قبیله ای نخواهد داشت. با دخالت آمریکا و سایر قدرتهای منطقه ما سرنوشتی جز تبدیل شدن به یک سوریه دیگر نخواهیم داشت. سوریه ای شدن که این روزها استمرارطلبان مردم را از آن میترسانند تنها نتیجه معرفی و مطرح کردن جریانات قومی و ناسیونالیستی ، و آلترناتیوهایی همچون رضا پهلوی و مریم رجوی است نه نتیجه جنبش اعتراضی مردم.

طبقه کارگر، معلمین، دانشجویان، زنان و سایر اقشار جامعه با حفظ اتحاد خود و با تاکید بر حفظ یکپارچگی ایران میتوانند این سناریوی سیاه را خنثی کنند و با تاکید بر مطالبات انسانی خود از جمله آزادی، برابری و تشکیل سیستمی دمکراتیک که به همه ساکنین ایران به مثابه شهروندان متساوی الحقوق می نگرد، آینده کشور را پس از فروپاشی رژیم حفظ و تضمین کنند.

سوال: آیندە این اعتراضآت چیست؟

فرشاد خوشقلم در حال حاضر به سختی میتوان روند آینده اعتراضات را پیش بینی کرد. روشن است که این جنبش به سادگی از پای نخواهد نشست. این جنبش مطالباتی دارد که جمهوری اسلامی نه قصد برآورده کردن آن را دارد و نه توان آن را. به همین خاطر است که تنها راه نجات خود را سرکوب و کشتار معترضین می داند و تاریخ ثابت کرده که ابزار سرکوب برای همیشه کارایی نخواهد داشت. شاید بتوانند برای مدتی مردم را به عقب برانند اما شواهد نشان می دهد که حکومت به پایان خود نزدیک شده است.

سوال: چە باید کرد؟

فرشاد خوشقلم: در این مقطع تداوم اعتراضات و ماندن در خیابان ها اهمیت ویژه ای دارد. مردم تا امروز بدون سازمان و بدون هماهنگی به میدان آمده اند. باید سریعتر مردم را سازمان داد. در مقابل مردم نیرویی قرار گرفته که به شدت سازمانیافته است و امر سرکوب را سیستماتیک در پیش گرفته است. مردم نیز برای مقابله با سرکوب باید سازمانیافته شوند.

کارگران در هر لباس و ارگانی که هستند باید به سرعت به اعتراضات ملحق شوند. بدون برپایی اعتصابات فراگیر کارگری در کل کشور و تنها با تظاهرات خیابانی نمیتوان به پیروزی امیدوار بود.

مردم باید دقت کنند که امثال پهلوی و رجوی و سایر دیکتاتورها و مرتجعین آینده ای بهتر را برای ایران رقم نخواهند زد و تنها راه رهایی، تکیه بر نیروی خود مردم است. این مردم نیازی به آقابالاسر و رهبر ندارند. پس شعارها باید به سمتی برود تا خواب خوش این روزهای مرتجعین آشفته گردد.

در صورت عقب رانده شدن مردم از خیابان ها در نتیجه سرکوب شدید، مردم باید به فکر اشکال جایگزین باشند. شعارنویسی و پخش بیانیه های اعتراضی در شرایط خفقان و سرکوب می تواند راهگشا باشد.

با تشکر از فرضتی کە در اختیار من گذاشتی

١٦ دیماە ١٣٩٦

نظر بدهید
نظرات ثبت شده